Monday, July 18, 2011

بیرون گرمه خیلی گرم نه به اندازه کابل اما گرمه . توی ستارباکس سرده خیلی سرد . من پشتم کبوده . تمام پشتم . درد میکنه . مقاله روبروم میگه که تو شصت در صد احتمال خودکشی داری وقتی برگردی . من یک بلوز آستین بلند از تو کیفم در میارم . دم رفتنت میگفتی ترجیح میدی خیلی عضله ای نباشی که لباس و راحت تر تحمل کنی . دم رفتن میگفتی بیا بریم لاس وگاس ازدواج کنیم و من مسخره ات میکردم. بعد یک روز صبح رفتی . این مقاله میگه وقتی برگردی ۴۵ درصد احتمال اعتیاد داری . پشتم تیر میکشه نه بخاطر کبودیهایی که اصلا نمیدونم از کجا اومده بلکه بخاطر نگاهت . اصلا میدونی چیه حتی راجب تو هم نیست . راجب امید داشتنه . تنها آدمی بودی که بعد از این همه سال باعث شد باور کنم که میشه هنوز توی دلم پروانه داشته باشم . بعد رفتی . یک روز صبح رفتی . این مقاله میگه که کلاه ای که سرت میزاری توی حمله ها از کبود شدن مغز جلوگیری نمیکنه و بعد کبودی مغز باعث استرس میشه و این قضیه هیچ کمکی به پی تی اس دی نمیکنه .
حالا تو نیستی اینجوری نبود که نخوای نباشی ولی واقعیت اینه که نیستی . زندگی هم جریان داره . هیچ پروانه ای هم توی دل من نیست .

No comments:

Post a Comment