Monday, November 19, 2012

همه فکرم پیش مسواک سبز رنگ تو حموم بود . نگرانیم غم این بهم خوردن رابطه نبود یا عادت کردن به نبودنش یا نفس کشیدن وقتی کمتر از ۵ دقیقه ازش فاصله دارم . نه همه نگرانیم دورو ور مسواک سبز رنگ توی حموم بود  . چقدر باید بگذره که آدم مسواک مردی که دیگه نیست و بندازه دور؟ مسواک توی حموم نشسته بود اونجا که یادم بندازه تموم نشده هنوز برام تموم نشده اگر تموم شده چرا نمیندازمش دور؟
دوروز بعد از رفتنش رفتم صورتم و بشورم لیوان  آبی یکهو ترکید مسواکهای توش افتادن توی دستشویی . مسواکها رو انداختم دور .
مسواک سبز رنگ خودکشی کرد . هنوزهم واسه من تمام شده .

No comments:

Post a Comment